امروز شنبه 21 اردیبهشت 1404

عفاف و حجاب

.
عفاف و حجاب

از نگاه دین مبین اسلام، موضوع عفاف جنسی از چنان جایگاه و اهمیتی برخوردار است که سعادت بشر در ابعاد و سطوح مختلف به آن گره خورده است. در سطح فردی می­توان به گزاره­هایی در متون دینی اشاره کرد که برخی مؤلفه­های عفاف جنسی مانند حیا را هم­سنگ دین و ایمان و برعکس، برخی مؤلفه­های بی­عفتی مانند زنا را ناسازگار با روح ایمان قلمداد کرده­اند و روشن است که سعادت فردی جز از طریق ایمان دینی دست­نیافتنی است. به­علاوه، مؤلفه­هایی مانند بدپوششی و نقض حريم ارتباطي میان زن و مرد خواه­ ناخواه حساسيتهاى غریزى دو جنس نسبت به یکدیگر را افزایش مي‌دهند و آنان را به انواع وسوسه­های نفساني دچار می­کنند كه کمترین اثر این امر، قطع ارتباط قلبی انسان با خداوند و افول روحیه عبودیت و معنویت اوست. در سطح خانوادگی مهم­ترین کارکرد عفاف و حجاب، تحکیم نهاد خانواده از طریق مسدود کردن همه راه های ارضای نیاز جنسی در خارج از چارچوب زناشویی است و سند عینی این ادعا در دوران معاصر، روند روبه­رشد فروپاشی نهاد خانواده در جوامع غربی در اثر فاصله گرفتن آنها از شاخص­های عفاف است. در سطح اجتماعی نیز می­توان نقش عفاف و حجاب در کاهش جرایم و بزهکاری­های جنسی و افزایش سطح امنیت اجتماعی زنان را یادآور شد.

امروزه در شرایطی به سر می­بریم که ناهنجاری­های جنسی در جامعة ما به گونه­ای بسيار محسوس و آشكار گسترش یافته­اند، به طوري كه براي اذعان به اين واقعيت، نياز چنداني به دانش تخصصي و اطلاعات دقيق آماري احساس نمي­شود؛ چرا كه مشاهدات روزمرة افراد در فضاهاي حقيقي و مجازي، هيچ جايي براي ترديد در آن باقي نگذاشته است.

نگاهی تحلیلی به این مسئله ما را به این نتیجه­گیری سوق می­دهد که اینک امر جنسی به چالشي بزرگ با ابعاد گوناگون فرهنگي، اجتماعی، اقتصادي، بهداشتی، سياسي و امنيتي برای نظام اسلامی تبدیل شده است. آثار ويرانگر بی­سامانی در حوزة امور جنسى از جمله افول جايگاه خانواده، رشد طلاق‌هاي قانوني و عاطفي، افزایش خیانت زناشویی، گسترش بيماري‌هاي مقاربتي، افزایش بزهکاری­ها و جرایم جنسی و افزايش فرزندان نامشروع، صرفاً جنبة فردی یا خانوادگی ندارند، بلکه هزینه­های مادی و معنوی هنگفتی را بر نظام اسلامی تحمیل می­کنند. به­علاوه، وجود ارتباط تنگاتنگ میان معضل جنسی و موضوع بنیادی­تر عرفی­شدن و افول دين­داري به استناد برخی پژوهش­هاي انجام­گرفته در این زمینه، بیانگر این حقیقت است كه گسترش ناهنجاری­های جنسي، نه تنها سلامت جنسي فرد و جامعه، بلكه سلامت ديني و اعتقادي مردم را به مخاطره انداخته و از این طریق، ظرفیتی برای به چالش کشیدن هویت و مشروعیت سیاسی نظام از سوی مخالفان و دشمنان ایجاد کرده است.

در همین ارتباط، واقعيات فرهنگي و سياسي جمهوري اسلامي ايران در سال‌هاي اخير به گونه‌اي رقم خورده‌اند كه اهميت اجتماعي امر جنسی را دوچندان ساخته‌اند. اگر هر كدام از توطئه‌هاي سياسي، نظامي و اقتصادي كه در چهار دهه گذشته بر ضد نظام جمهوری اسلامي ايران به اجرا درآمدند، به هدف شوم خود رسيده بودند، هيچ‌گاه این مسئله به اين درجه از اهميت نمي‌رسيد كه اكنون رسيده است. اما خنثي شدن هر يك از اين توطئه‌ها به معناي آن بوده كه يكي از تيرهاي زهرآگین نظام سلطه به خطا رفته و يكي از گزينه‌هاي آن بر ضدّ نظام جمهوري اسلامي ايران از صحنه حذف شده است. نتيجة قهري اين روند، اهميت يافتن فوق‌العادة گزينه‌هاي باقي‌مانده به عنوان تنها اميد دشمن براي براندازي يا شكست نظام بوده و به طور قطع، يكي از خطرناك‌ترين آنها گسترش فضاي بي‌بندوباری جنسی در جامعه است که از مهم‌ترين شیوه­های براندازی نرم به شمار می­رود. شواهد فراوان نشان می­دهند که دشمنان نظام اسلامی این سلاح برنده را با برنامه­ریزی حساب­شده و با الگوگیری از نمونة تاریخی کاربست مؤثر آن یعنی حادثة عبرت­آموز سقوط اندلس به کار گرفته­اند.

از سوی دیگر، فلسفة وجودی نظام اسلامی، اجرای احکام اسلام در جامعه است، اسلامی که دکترین خود در مواجهه با امر جنسی را در قالب مفهوم جامع «عفاف» معرفی کرده است. عفاف به عنوان وظيفه‌اي اخلاقي و رفتاري که امیر مؤمنان علی (ع) آن را برترین عبادت دانسته، از ارزش‌هاي اساسي اسلام است و گواه اين مطلب، انبوه آيات و رواياتي است كه در زمينة ارزش‌گذاري، فرهنگ‌سازي و قانون‌گذاري عفاف در متون ديني وارد شده‌اند. در همین راستا اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران در موارد متعدد بر جایگاه والای این ارزش دینی تأکید کرده­اند.

با این حال، واقعیات جامعه نشان می­دهند که پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، پیشرفت درخورتوجهی در زمینة تحقق عملی الگوی زندگی عفیفانه به دست نیامده است، بلکه در مواردی شاهد پسرفت بوده­ایم و به نظر می­رسد یکی از عوامل مهم این مشکل، فقدان نگاه عمیق و همه­جانبه در سیاست­های جنسی جمهوری اسلامی است که معمولاً تحت عنوان سیاست­ها و قوانین عفاف و حجاب شناخته می­شوند. یکی از نمودهای بارز این نگاه غیرجامع­نگر آن است که بخش عمده‌اي از مباحث سياست‌گذاري عفاف و حجاب در کشور به موضوع بدحجابي يا بي‌حجابي اختصاص یافته است، چنان­که در مباحث نظری و تجربی در حوزه­های علمیه و دانشگاه­ها نیز تقریباً همین وضعیت را مشاهده می­کنیم، در حالی که مفهوم حجاب به معنای پوشش، برخلاف مفهوم چندبعدی عفاف، صرفاً جنبة رفتاري دارد و نسبتِ آن به عفاف، نسبت فرع به اصل یا نسبتِ وسیله به هدف است و از اين رو، ارزشمندي حجاب جنبة استقلالي ندارد، بلكه به سبب تأثير آن در افزايش و تحكيم عفاف جنسی در جامعه است.

طبق تحقیق و پژوهش و مطالعات انجام شده، باید به صحنه فعلی به مثابه ایستادگی در برابر انقلاب جنسی نگریسته شود و لذا عقب نشینی نکردن از حجاب و پوشش اسلامی در این وضع موجود، به منظور حفظ سلامت جنسی و اخلاقی جامعه و دفاع از کیان خانواده است که بسیار ضروری است.

یکی از اموری که در عهده مرکز رصد و پایش و مدیریت آسیب های اجتماعی است، جهت دهی طرح ها و برنامه ها و اقدامات فرهنگی و ایجابی، به منظور نهادینه سازی حجاب در جامعه است. اما در سطح الزامات سلبی و کیفری، به مداخلات حداقلی بسنده شده است. از این رو باید نسبت به رعایت نکردن حجاب شرعی در سطح تعهدات حاکمیت و اقدامات فرهنگی ایجابی، حساسیت حداکثری نشان داده شود تا جامعه سلامت جنسی و روحی خود را از دست ندهد.

اما می بایست در سطح الزامات و اقدامات سلبی و کیفری، به رعایت نشدن حجاب شرعی منافی با عفت عمومی، حتی الامکان واکنش غیرمستقیم و هوشمند نشان داده شود تا از ایجاد هرگونه تشنج و درگیری و اغتشاش در جامعه منع شده و همچنین از بهانه دادن به رسانه های غربی نیز جلوگیری شود و هیچ گونه پیامدهای اجتماعی منفی ایجاد نشود.

جهت ارتباط با حوزه عفاف و حجاب و ارسال نظـرات و پیشنهادات خود می توانید از فرم زیر استفاده نمایید ..

نیاز به ارسال اسناد دارید ؟

تا حجم ۲۵ مگابایت



آخرین اخبار حوزه عفاف و حجاب
مشاهده بیشتر